پیروزی بر معلولیت؛ داستان ارادهی قوی داکتر نورعلی منصور
سعید زابلی
کندهار، افغانستان (۲۲ سنبله ۱۴۰۳) – نورعلی منصور، داکتر جوان ۳۲ ساله، نمونهای روشن از ارادهی قوی و عزم شکستناپذیر است.
او در طفولیت به دلیل مرض پولیو در یکی از پاهایش فلج شد، اما معلولیت نتوانست امید او به آیندهی بهتر را کمرنگ کند. او با حمایت خانوادهاش تحصیلات خود را به پایان رساند و اکنون با عشق و تعهد در بخش صحی به جامعهاش خدمت میکند.
منصور که باشندهی میرویسمینه در شهر کندهار است، ماجرای مبتلا شدن به بیماری پولیو را چنین بیان میکند: «چهار ساله بودم که به بیماری پولیو مبتلا شدم، هرچند واکسیناتوران پولیو به منطقهی ما میآمدند، اما شاید در آن زمان مردم به واکسین کردن اطفال خود اهمیت نمیدادند، به همین دلیل، من از واکسین پولیو محروم ماندم و به این مرض مبتلا شدم.»
منصور اضافه میکند که خانوادهاش برای درمان معلولیت او تلاشهای بسیاری کردند، نه تنها در افغانستان، بلکه به شفاخانههای کشورهای همسایه نیز رفتند، اما متاسفانه مرض پولیو درمانی ندارد و تلاشهای آنها بینتیجه ماند.
او با صدای غمانگیزی گفت: «و بالاخره پای چپ من برای همیشه فلج شد.»
با وجود این همه مشکلات، منصور هرگز عزم خود را از دست نداد، او با حمایت کامل خانوادهاش به تحصیلاتش ادامه داد و پس از پایان دورهی مکتب، تحصیلات عالی خود را در رشتهی طب آغاز کرد.
منصور میګوید که خانوادهاش برای درمان معلولیت او تلاشهای بسیاری کردند، نه تنها در افغانستان، بلکه به شفاخانههای کشورهای همسایه نیز رفتند، اما متاسفانه مرض پولیو درمانی ندارد و تلاشهای آنها بینتیجه ماند ©افغانستان عاری از پولیو/ ۱۴۰۳/ سعید زابلی
او در این باره میگوید: «آرزو داشتم که مانند افراد سالم درس بخوانم و قادر به خدمت به جامعهام شوم.»
با وجود معلولیت ناشی از پولیو، منصور نمونهای زنده از انگیزه برای بسیاری از افرادی است که با سرنوشتی مشابه مواجه هستند.
او اضافه میکند: «با باوری که به خود داشتم، نه تنها تحصیلات عصری را تکمیل کردم، بلکه تحصیلات دینی خود را نیز ادامه دادم که این یکی از آرزوهای بزرگ من بود.»
در رابطه با کار و فعالیتهای خود، منصور میگوید: «پس از فراغت از پوهنتون، به عنوان داوطلب در شفاخانهی مومند در کندهار کار کردم، سپس در یک مرکز صحی در ولسوالی شاولیکوت کندهار مشغول به کار شدم و پس از آن، به عنوان یک کارمند صحی در ولسوالی ژیری کار کردم، اکنون با یک نهاد صحی در ولایت هلمند در بخش جلوگیری از سوءتغذیهی اطفال همکاری دارم.»
احمدالله، دوست نزدیک منصور، جنبهی الهامبخش زندگی او را چنین توصیف میکند: «اگر منصور در طفولیت واکسین میشد، امروز معلول نمیبود، اما تحصیلات به او مسیر جدیدی نشان داد و مشکل معلولیتش را کمتر کرد.» © افغانستان عاری از پولیو/ ۱۴۰۳/ سعید زابلی
احمدالله، دوست نزدیک منصور، جنبهی الهامبخش زندگی او را چنین توصیف میکند: «اگر منصور در طفولیت واکسین میشد، امروز معلول نمیبود، اما تحصیلات به او مسیر جدیدی نشان داد و مشکل معلولیتش را کمتر کرد.»
منصور همیشه مردم را از خطرات مرض پولیو و اهمیت واکسین آگاه میکند؛ او میگوید: «هر بار که با مردم روبرو میشوم، داستان معلولیت خود را برایشان تعریف میکنم و میگویم اگر در طفولیت واکسین می شدم، امروز معلول نمیبودم.»
منصور به مردم هشدار میدهد و میگوید: «پولیو یک مرض ساری و خطرناک است، تمام خانوادهها باید به اطفالشان واکسین بدهند تا آنها از ابتلا به این مرض و معلولیت دایمی نجات پیدا کنند.»
عالمان دینی نیز واکسین کردن کودکان را ضروری میدانند.
مولوی عصمتالله رحمانی میگوید: «پولیو یک مرض فلجکننده و کشنده است، همه خانوادهها باید به اطفالشان واکسین بدهند تا آنها را از مرگ و معلولیت نجات دهند.»