دختر مبتلا به مرض پولیو؛ زندگی دشوار نسیمه و صبر خانواده
رحمت الله مرجانخېل
غزنی، افغانستان (۲۸ سنبله ۱۴۰۳) – عبدالقادر، باشندهٔ ۴۲ سالهٔ قریه جوی چهار، ولسوالی اندر ولایت غزنی، از زندگی دشوارش نگران است.
او پدر نه فرزند (چهار پسر و پنج دختر) است که از میان آنها، دختر سومش نسیمه در طفولیت به مرض پولیو مبتلا شده است. این مرض نه تنها زندگی نسیمه را تلخ کرده، بلکه زندگی تمام خانوادهاش را نیز با مشکلات زیادی مواجه ساخته است.
عبدالقادر یاد میکند از زمانی که نسیمه خردسال بود و ناگهان مریض شد: «شب بود، دخترم ابتدا به تب شدیدی مبتلا شد، بعد از آن سرفه و اسهال پیدا کرد، تمام شب را با نگرانی سپری کردیم و صبح او را به داکتر بردیم، داکتر بعد از کمی تأخیر برای ما گفت که باید طفلتان را به شفاخانه ببرید، وقتی به شفاخانه رفتیم، داکتران به ما گفتند که دخترم به مرض پولیو مبتلا شده است.»
او میگوید، داکتران به او گفتند که مرض پولیو علاجی ندارد و هر دو پای نسیمه را فلج کرده است.
او با افسوس میگوید: «از آن زمان تا حالا ۱۸ سال گذشته و نسیمه قادر به راه رفتن نیست و به کمک دیگر اعضای خانواده نیاز دارد.»
عبدالقادر با ناراحتی میگوید: «اگر آن زمان میفهمیدم که مرض پولیو علاج ندارد و تنها راه جلوگیری از آن واکسین است، حتماً دخترم را واکسین میکردم.»
او از تمام والدین میخواهد که از حالت دخترش عبرت بگیرند و در هر کمپاین، اطفال خود را از واکسین پولیو محروم نسازند.
عبدالقادر با ناراحتی میگوید: «اگر آن زمان میفهمیدم که مرض پولیو علاج ندارد و تنها راه جلوگیری از آن واکسین است، حتماً دخترم را واکسین میکردم.» © افغانستان عاری از پولیو/ ۱۴۰۳/ رحمت الله مرجانخیل
صبر و محبت خانواده
عبدالقادر باوجود اینکه شب و روز کار میکند تا مخارج خانوادهاش را تأمین کند، از زندگی دشوار نسیمه رنج میبرد.
او میگوید: «نسیمه به مراقبت و کمک خاص نیاز دارد، در حالی که ما در یک منطقه روستایی زندگی میکنیم و اینجا امکانات زندگی بسیار محدود است؛ از یک طرف همسرم همیشه مریض است و از طرف دیگر، من برای پیدا کردن نفقه خانوادهام سرگردانم.»
با این حال، عبدالقادر و دیگر اعضای خانواده همچنان از نسیمه حمایت و مراقبت میکنند. او میافزاید: «تمام اعضای خانواده به او توجه میکنند و سعی دارند که او را خوشحال نگه دارند.»
مادر نسیمه که از یک طرف مرض خودش و از طرف دیگر وضعیت دشوار دخترش او را رنج میدهد، میگوید: «هر روز که به ناتوانی دختر جوانم نگاه میکنم، قلبم بسیار میشکند.»
نسیمه که در کنار مادر و پدر خود خاموش نشسته بود، با صدای غمگین اما حیادار گفت: «هر دو پایم فلج است، این وضعیت زندگی مرا بسیار دشوار ساخته است، چون به کمک دیگران نیاز دارم، اگر در طفلی واکسین میشدم، شاید حالا در این حالت نمیبودم، وقتی همسنهایم را سالم و تندرست میبینم، بسیار رنج میبرم.»
او میگوید که اگر کسی به او یک ویلچیر یا بایسکل خاص کمک کند، میتواند با کمک آن رفتوآمد کند.
محمد ابراهیم، همسایه ۲۸ ساله عبدالقادر میگوید که وضعیت این خانواده آنها را نیز رنج میدهد.
به گفته او، از یک طرف این خانواده به دلیل فقر در وضعیت بد اقتصادی زندگی میکند و از طرف دیگر، دختر جوانشان به دلیل مرض پولیو معلول است.
او بر اهمیت واکسین تأکید کرده و از خانوادهها میخواهد که در مورد سلامتی و آینده فرزندان خود غفلت نکنند و در طفلی به آنها تمام واکسینها از جمله واکسین پولیو را بدهند تا از مرضها در امان باشند.
پیام
داستان نسیمه که از مرض پولیو رنج میبرد، نشان میدهد که مرض پولیو چقدر میتواند نه تنها بر فرد، بلکه بر خانواده و در نهایت جامعه اثرات ناگوار بگذارد.
تنها راه جلوگیری از این مرض واکسین است، دادن دو قطره واکسین پولیو به اطفال در هر کمپاین میتواند آنها را از معلولیت دائمی و جامعه را از درد و رنج نجات دهد.