فاجعه دایمی پشت درد پولیو
سعید زابلی
هلمند، افغانستان (۱۶ سنبله ۱۴۰۳) – کفایتالله ۲۳ ساله، باشنده ولایت هلمند که هر لحظه زندگی خود را با آرزوی راه رفتن بر پاهایش سپری کرده، اکنون با دو عصا رفتوآمد میکند.
او که در ولسوالی شمالی واشیر ولایت هلمند زندگی میکرد، اکنون در منطقه مختار شهر لشکرگاه سکونت دارد.
کفایتالله تنها چهار ساله بود که به مرض فلج اطفال مبتلا شد و این مریضی توان حرکتی پاهایش را از او گرفت.
آن زمان به تازگی با بازیها و شادیهای طفلانه وارد دنیای طفولیت شده بود، اما مرض مرگبار فلج اطفال با بیرحمی تمام زندگی طفلانهاش را چنان بر هم زد که مسیر زندگی او برای همیشه تغییر کرد.
او با لحنی پر از درد و رنج میگوید: «چهار ساله بودم که سخت مریض شدم، تب شدید و سردرد مرا فراگرفت، بعد از چند روز، اگرچه تب و سردردم بهبود یافت، اما پاهایم آنقدر ضعیف شدند که دیگر هیچوقت نتوانستم روی آنها قدم بردارم.»
کفایتالله باور دارد که علت این بدبختی عدم واکسیناسیون توسط خانوادهاش بوده است.
او میگوید: «آن زمان خانواده ما اهمیت زیادی به واکسین فلج اطفال نداد و من را واکسین نکردند، این امر باعث شد که به این مرض وحشتناک مبتلا شوم و برای همیشه باری بر دوش دیگران باشم.»
اما او خوشحال است که با وجود معلولیت درس خوانده و توانسته از صنف دوازدهم فارغ شود.
کفایتالله گفت: «وقتی خورد بودم، پدرم هر روز دستم را میگرفت و تا مکتب میبرد، اگرچه این برای خانواده ما بسیار سخت بود، اما توانستم ۱۲ سال مکتب بخوانم.»
کفایتالله ۲۳ ساله، باشنده ولایت هلمند که هر لحظه زندگی خود را با آرزوی راه رفتن بر پاهایش سپری کرده، اکنون با دو عصا رفتوآمد میکند ©افغانستان عاری از پولیو/ ۱۴۰۳/ سعید زابلی
او اضافه میکند که اکنون با کمک برادر بزرگترش در لشکرگاه تحصیلات عالی را آغاز کرده است و بزرگترین آرزویش این است که داکتر شود و از این طریق به جامعه خدمت کند.
کفایتالله هر روز با مشکلات زندگی مبارزه میکند؛ کاری که برای دیگران عادی به نظر میرسد، اما برای او مسیری طولانی و دشوار است.
او باور دارد که معلولیتش زندگی او را محدود کرده است: «به دلیل باورهای غلط اجتماعی، همیشه به این فکر میکنم که کاش مثل سایر افراد سالم بودم و معلول نبودم، زیرا این مانعی است که جلوی هر رویا و آرزویی را میگیرد.»
او تنها از وضعیت جسمی خود رنج نمیبرد، بلکه بیرحمیهای مردم و تهمتهای آنها نیز هر روز زخمهایش را تازه میکند.
وی با لحن مایوسانهای گفت: «مردم با عناوین مختلف مرا صدا میزنند، برخی به من میگویند لنگ، برخی میگویند فلج، متأسفانه من هر روز با این آزار زندگی میکنم.»
کفایتالله نه تنها درباره مشکلات خود صحبت میکند، بلکه داستان دردناک زندگیاش را به گوش هر فرد و خانوادهای میرساند تا از اطفال محافظت شوند.
او با احساسی عمیق میگوید: «فلج اطفال یک مرض بسیار خطرناک است، این بیماری نهتنها جسم، بلکه تمام آرزوهای انسان را فلج میکند، من میخواهم همه بدانند که اگر به اطفال شان واکسین نزنند، آنها به این مرض مبتلا خواهند شد که نتیجه آن یا مرگ است یا معلولیت همیشگی.»
کفایت الله با لحن مایوسانهای گفت: «مردم با عناوین مختلف مرا صدا میزنند، برخی به من میگویند لنگ، برخی میگویند فلج، متأسفانه من هر روز با این آزار زندگی میکنم.» میکند ©افغانستان عاری از پولیو/ ۱۴۰۳/ سعید زابلی
برادر کفایتالله، مولوی عبدالمطهر بریالی میگوید که کفایتالله از ۱۹ سال گذشته با معلولیت ناشی از پولیو زندگی میکند و این امر تمام خانواده را نیز درگیر کرده است.
او اضافه میکند که تلاش میکند تا برادرش تحصیلات خود را ادامه دهد و در آینده بتواند بدون کمک دیگران زندگی کند.
مولوی عبدالمطهر از خانوادهها میخواهد که واکسین فلج اطفال را نادیده نگیرند و فرزندان خود را به موقع واکسین کنند تا سرنوشتشان مانند برادرش نشود.
داکتر میرزا محمد پاڅون، یکی از داکتران هلمند، میگوید: «فلج اطفال یک مرض مرگبار است که هیچ درمانی ندارد، اما تنها از طریق واکسیناسیون میتوان از آن جلوگیری کرد.»
او میافزاید که این وظیفه هر خانوادهای است که فرزندان خود را به موقع واکسین کنند تا از آسیبهای فلج اطفال در امان بمانند.
پولیو که به نام فلج اطفال نیز شناخته میشود، یک مرض ویروسی است که سیستم عصبی را مورد حمله قرار میدهد و در موارد شدید منجر به فلج همیشگی میشود.
با وجود اینکه در بسیاری از کشورها این مرض به دلیل واکسیناسیون از بین رفته است، افغانستان و پاکستان هنوز کشورهایی هستند که این ویروس زندگی اطفال را تهدید میکند.