خط مقدم و تلاشها برای نجات اطفال

پکتیکا، افغانستان (۲۶ حمل ۱۴۰۴) – هنوز پرتوهای نخستین صبح، کوچههای خام قریهی لمن در ولسوالی برمل ولایت پکتیکا را روشن نکرده بود که عزیزالله، یک رضاکار ۲۸ ساله، همراه با همکارانش به محل تطبیق واکسین پولیو رسید.
این منطقه در نقطهی صفری خط فرضی دیورند موقعیت دارد و قبایل وزیر، مسید، ځدران و احمدزی در آن زندگی میکنند.
به دلیل رفت و آمد دوامدار مردم از دو طرف مرز و کمبود امکانات صحی، خطر شیوع ویروس پولیو در این منطقه بسیار زیاد است.
نجات اطفال خانوادههای بازگشته
شماری از بزرگان خانوادهها که تازه از منطقهی وانهی وزیرستان برگشته بودند، با اطفال خود به محل تطبیق واکسین آمده بودند و بعضی دیگر هنوز در راه بودند.
عزیزالله و همکارانش کارشان را آغاز کردند و عزیزالله با مهربانی به اولین طفل در صف گفت:
«دهانت را باز کن!»
طفل که در چهرهی واکسیناتور اعتماد و محبت دید، لبخند ملیحی زد و دهانش را باز کرد. عزیزالله با نرمی دو قطره واکسین پولیو را در دهان او چکاند.
عزیزالله در قریهی لمن ولسوالی برمل به یکی از اطفال خانوادههای بازگشته واکسین پولیو تطبیق میکند © افغانستان عاری از پولیو / ۱۴۰۴
احساس مسئولیت
عزیزالله که حساسیت وظیفهاش را خوب درک میکند، میگوید: «این منطقه در مبارزه علیه پولیو در خط مقدم قرار دارد. وظیفهی من و همکارانم این است که تمام اطفال خانوادههای بازگشته را واکسین کنیم تا از شیوع این ویروس خطرناک جلوگیری شود.»
او افزود: «اگر خدای نخواسته از طریق خانوادههای بازگشته، ویروس پولیو در منطقه پخش شود، زندگی تعداد زیادی از اطفال به خطر خواهد افتاد.»
او گفت: «زمانی که قطرات واکسین را در دهان یک طفل میریزم، چنین احساس میکنم که گویی یک زندگی را نجات دادهام.»
عطاالله، همکار ۲۵ سالهی عزیزالله نیز میگوید که مبارزه با مرض پولیو آسان نیست؛ اگر این اطفال به موقع واکسین نشوند، ویروس میتواند شمار زیادی از اطفال را فلج کند یا از زندگی محروم سازد. ما باید همیشه بیدار و فعال باشیم.
او که مصروف تطبیق واکسین به یک طفل چهارساله بود، گفت: «ویروس پولیو یک دشمن پنهان و خاموش است. اطفال آیندهی ما هستند و این وظیفهی ماست که آیندهی خود را از تهدید ویروس پولیو محفوظ بداریم.»
حمایت جامعه
باشندگان محل تلاشهای رضاکاران را ستایش کرده و به آنان احترام میگذارند.
نور ولی خان که تازه با خانوادهاش از وزیرستان جنوبی بازگشته، میگوید: «در منطقهی سرحدی انگور اده شمار زیادی رضاکار گماشته شدهاند تا اطفال خانوادههای بازگشته را واکسین کنند. این یک خدمت بزرگ است که هم اطفال ما و هم اطفال دیگران از شر ویروس پولیو در امان میمانند.»
یکی دیگر از بزرگان محلی به نام حاجی الف خان میگوید: «ما همه باید با این جوانان همکاری کنیم، زیرا مبارزه علیه پولیو تنها مسئولیت آنان نیست، بلکه مسئولیت اجتماعی همهی مردم است.»
او از مردم میخواهد: «بیایید برای حفظ اطفال خود، بخشی از این مبارزه شویم و کشور خود را از فاجعهی مرض پولیو نجات دهیم.»
نگرانی متخصصان صحی
داکتر هاشم، متخصص صحی، هشدار میدهد: «در مناطق سرحدی نیاز به کمپاینهای دوامدار بیشتر احساس میشود، زیرا رفت و آمد مداوم مردم، خطر شیوع ویروس پولیو را چند برابر کرده است.»
او تأکید میکند که جلوگیری از پولیو تنها در صورتی ممکن است که هیچ طفلی از دریافت واکسین باز نماند.
عزیزالله هنگام تطبیق واکسین به یک دختر © افغانستان عاری از پولیو / ۱۴۰۴
پرتوهای امید
در پایان روز، وقتی بکسهای واکسین عزیزالله و همکارانش خالی شده و آفتاب شام به آرامی پشت کوهها پنهان میشود، آنان به جای احساس خستگی، حس خوشحالی و افتخار میکنند.
عزیزالله میگوید: «اگر تنها آیندهی یک طفل را محفوظ ساخته باشم، این برای من یک پیروزی بزرگ است. من تا زمانی که افغانستان به طور کامل از فاجعهی پولیو رهایی نیافته، به تطبیق واکسین برای اطفال ادامه خواهم داد.»
مبارزهی عزیزالله و همکارانش ادامه دارد؛ آنان مصمماند که دیگر هیچ طفلی قربانی مرض پولیو نشود.